ورزش باستانی ایران كه آن را به نام ورزش زورخانهای هم میشناسیم، علاوه بر اینكه فعالیتی جهت نیرومندسازی عضلات و آمادگی جسمانی است، به مثابه فعالیتی روحی و معنوی نیز قلمداد میشود و از تقدس قابل توجهی برخوردار است.
ورزش باستانی-ورزش مقدس ایرانیان
ارتباط میان تعلیم جسمانی همراه با تزكیه نفس را در گفتههای زیر مییابیم: گزنفون مینویسد: «ایرانیان اقسام دانستنیهای ورزشی را فرا میگرفتند و چون تمام این مراحل را میگذراندند به خصال پهلوانی متمایز میگشتند و آنان را گُردَک یعنی جوان گُرد مینامیدند…..»
ورزش باستانی زورخانه ای، برای ورزشکاران باستانی تنها وسیله ای برای دست یافتن به اندامی مناسب و سلامتی نیست، بلکه وسیله ای برای ارتباط معنوی با خداست.
زورخانه، که مکان ورزشی باستانی مقدس ایرانیان و جایگاه زور و قدرت است، عنوان محلی تاریخی است که در آن کشتی گیران ایرانی تحت تعلیم و تعلم قرار می گیرند. این ورزش در نگاه اول شبیه حرکات نامتعارف بدن سازی و آئروبیک به نظر می رسد. اما حرکات باستانی کاران، ترکیبی از حرکات چرخشی دراویش همراه با ضربات آهنگین و وزنه های چوبی سنگینی است که آن را در داخل گود چرخانده و به هوا پرتاب می کنند.
در یکی از زورخانه های شمال تهران با ورزشکاری برخورد کردم که می گفت این ورزش برای ما بسیار مقدس است. او که شلوار گلدوزی شده ی سنتی را به تن داشت می گفت که این ورزش ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیک می کند. او می گفت: برای این که بتوانی وارد گود هشت گوشه ی زورخانه که درست در نقطه ی مرکزی زورخانه واقع شده بشوی باید یک سری مراسم مشترک را به اتفاق دیگر ورزشکاران انجام دهی.
به اعتقاد او این ورزش باستانی و این زورخانه است که نیروی کشتی گیران ایرانی و رشته کشتی را تامین میکند و در واقع کشتی ایران هر چه دارد از همین ورزش زورخانه ای است. با وجودی که رشته ی ورزشی کشتی، یکی از ورزشهایی است که از جایگاه بین المللی برخوردار است اما در مقایسه با ورزش باستانی رشته ای خسته کننده و کسل کننده است.
ورزش و انجام حرکات پهلوانی جز فعالیتهای اصلی روزمره ایرانیان در دوران باستان بودهاست.
جامعه آن زمان ارزش خاصی برای ورزشکارانی قائل میشد که برای قدرت بدنی و شجاعت روحی که دراختیار داشتند، شکرگزار بودهاند.بر پایه تاریخ، زورخانه در حدود هفتصد سال پیش (قرن ۷خورشیدی) بوسیله محمود معروف به پوریای ولی که ظاهراً از مردم خوارزم بوده و گویا در سال۷۷۲ه.ق. درگذشتهاست به صورت امروزی بازسازماندهی شد. با این حال بر پایه رفتار و منش تاریخی و اسطورههای ایران زورخانه میتواند حداقل در ایران تاریخی بسیار کهنتر داشته باشد.
پیدایش زورخانه بر می گردد به زمانهای خیلی قدیم که جنگهای تن به تن انجام می شد و تعلیم فنون جنگی در آن عصر به سبک و شیوه مخصوص انجام می گرفت زیرا عملیات جنگی آن روز عبارت بود از اسب سواری ، چوگان بازی، تیر اندازی و کشتی و… که تعلیمات آن برای هر مملکتی ضروری بود.
در ورزش باستانی، اداوات كاربردی، الهام گرفته شده از ادوات جنگی است، مثلاً «میل» صورت تغییر یافته گرز است، «كباده» همان «كمان» است، «سنگ زورخانه» همان «سپر» است و «طبل زورخانه» یادآور طبل جنگی یا همان كوس است و گود زورخونه محلی برای پرورش تن و روح اما در این میان خواندن اشعار هم حكم همان رجزخوانی میادین جنگی را به خوبی ایفا كرده است با این تفاوت كه در اشعار رجزخوانی هدف ترساندن حریف و غلبه بر او بوده، اما در اشعار زورخانه ها هدف القای توان و نیرو به ورزش كاران است كه در این میان اشعار مورد نظر را با چاشنی پند و اندرز در مسیر غلبه بر نفس در نظر گرفتند.
مرشد در زورخانه حكم صوفی یا عارفی را دارد كه با خواندن اشعاری حماسی هدفش القای توان و نیروی ورزش است.
آداب ورزش زورخانهای
ورزش زورخانهای آداب و سنتی خاص دارد. آداب و سننی که با پیروی از پهلوانان و دلاوران افسانهای دورهٔ باستانی و تاسی از پیشوای نخستین شیعیان و جوانمردان، خُلق و خوی مردانگی و مروت و جوانمردی را در ورزش کاران برمیانگیزد یا نیرو میبخشد. این ویژگیهای نیکو در قالب شعرها و داستانهایی به صورت آهنگین و به همراهی «ضرب زورخانه» که مهمترین ساز این نوع موسیقی است، برای برانگیختن ورزشکاران در هنگام ورزش از سوی «مرشد» خوانده میشود. ورزش کاران هماهنگ با موسیقی و نوای مرشد، جست و خیر میکنند و حرکات زیبای گروهی یا فردی به نمایش میگذارند.
ورزش باستانی در بین ورزشکاران به احترام و ادب معروف است و با اصول زیادی همراه است. بهطور مثال تمامی حرکات با اجازه از سادات و پیش کسوتان زورخانه که به رخصت گرفتن معروف هست انجام میشود. شعار ورزش باستانی پرورش روح و جسم است بهطوریکه شیعیان معتقدند که زورخانه مسجد دوم شیعیان است؛ ولی در نسل جدید ورزشکاران این آداب و رسوم کمکم از بین رفتهاست و کمتر مذهب در این ورزش دیده میشود. یکی دیگر از اصلیترین آداب زورخانه این است که ورزشکاران باید مواردی را از قبیل (فروتنی و از خود گذشتگی-مروت-مردانگی-سفره داری-پاکیزگی-کمک به فقرا و تنگدستان و دیگر صفات شامل پهلوانی) را رعایت کند.
حرکات و آداب در ورزش زورخانهای
ورود به گود در ورزش زورخانه ای آدابی مخصوص دارد. به این ترتیب که ابتدا ورزشکاران در زورخانه به ترتیب کسوت و در مسابقات با نظر مربی وارد میشوند و به ترتیب مراحل زیر انجام میشود:
- رخصت قبل از ورود به گود
- زمین بوسی
- ورود به گود
- برداشتن تخته شنو
- جرگه زدن و کنده زدن ( سلام باستانی )
- شنو رفتن
- نرمش پشت تخته
- میل گیری
- پا زدن
- دعا کردن
- كباده زدن
- سنگ گرفتن
چرخ زدن (ورزشکار دو تا دستان خود را کاملاً باز کرده و علاوه بر چرخیدن بر دور خود یک دایرهٔ بزرگ به جهت عقربههای ساعت هم تشکیل میدهد. زمان چرخ معمولاً بین یک دقیقه تا سه دقیقه است.)
میل بازی (ورزشکار دو تا میل به وزن یک تا دو کیلو را بلند کرده و آنها را با حرکات نمایشی به هوا پرتاب کرده و دوباره آن را میگیرد.)
رتبهها در ورزش زورخانهای
ورزش زورخانهای هم مانند برخی از ورزشها مثل کاراته و کونگ فو ورزشکاران بر اساس رتبهای که دریافت میکنند حرکات را به نوبه خود انجام میدهند.
رتبه یک: ورزشکار بعد از یک سال ورزش کردن به هنگام چرخ زدن مرشد برای او منکری میفرستد (بر منکر علی لعنت و دیگران میگویند بیشباد)
رتبه دو: ورزشکار بعد از سه سال ورزش کردن به هنگام چرخ زدن مرشد برای او صلوات میفرستد.
رتبه سه: ورزشکار بعد از شش سال ورزش کردن و داشتن حداقل هجده سال سن به هنگام بالا و پایین آمدن از گودمرشدبرای او صلوات میفرستد.
رتبه چهارم: ورزشکار بعد از دوازده سال ورزش کردن و داشتن حداقل بیست و دو سال سن به هنگام آمدن و رفتن از درب زورخانه مرشد برای او صلوات میفرستد.
رتبه پنجم: ورزشکار بعد از پانزده سال ورزش کردن و داشتن حداقل بیست و پنج سال سن به هنگام بالا و پایین آمدن از گود مرشد برای او ضرب مینوازد.
رتبه ششم: ورزشکار بعد از هجده سال ورزش کردن و داشتن حداقل بیست و هشت سال سن به هنگام آمدن و رفتن از درب زورخانه مرشد برای او ضرب مینوازد.
رتبه هفتم: ورزشکار بعد از بیست و چهار سال ورزش کردن و داشتن حداقل سی و دو سال سن به هنگام چرخ زدن مرشد برای او زنگ میزند.
رتبه هشتم: ورزشکار بعد از سی دو سال ورزش کردن و داشتن حداقل چهل و دو سال سن به هنگام بالا و پایین آمدن از گود مرشد برای او زنگ میزند.
رتبه نهم: ورزشکار بعد از چهل و پنج سال ورزش کردن و داشتن حداقل شصت و پنج سال سن به هنگام آمدن و رفتن از درب زورخانه مرشد برای او زنگ میزند که به این ورزشکاران زنگی میگویند که تعدادشان در کشور بسیار کم است.
پیدایش زورخانه
پیدایش زورخانه بر می گردد به زمانهای خیلی قدیم که جنگهای تن به تن انجام می شد و تعلیم فنون جنگی در آن عصر به سبک و شیوه مخصوص انجام می گرفت زیرا عملیات جنگی آن روز عبارت بود از اسب سواری ، چوگان بازی، تیر اندازی و کشتی و… که تعلیمات آن برای هر مملکتی ضروری بود
ساختمان زورخانه
زورخانه جایی است كه مردان در آن ورزش می كنند و بیشتر در كوچه پس كوچه های شهر ساخته شد است. بام آن به شكل گنبد و كف آن گودتر از كف كوچه است . در آن كوتاه و یك لختی است و هر كه به خواهد از آن بگذرد و داخل زورخانه بشود باید خم شود . می گویند در زورخانه را از این رو كوتاه می گیرند كه ورزشكاران و كسانی كه برای تماشا به آنجا می روند به احترام ورزش و ورزشكاران و آن مكان خم شوند. این در به یك راهروی باریك با سقف كوتاه باز می شود و آن راهرو به «سردم زورخانه» می رود
درمیان زورخانه گودالی هشت پهلو و گاهی شش پهلو به درازی ۵ یا ۴ متر و پهنای ۴ متر و ژرفای ۳ چارك تا یك متر كنده شده كه «گود» نامیده می شود. در كف گود چند لایه بوته و خاشاك گذاشته و روی آن بوته و خاشاك خاك رس ریخته و هموار كرده اند. بوته و خاشاك را برای نرمی كف گود می ریزند و هر روز روی این كف را پیش از آن كه ورزش آغاز شود با آب «گل نم» می زنند تا از آن گرد برنخیزد.
سراسر دیواره گود ساروج اندود شده است و لبه آن به جای هزاره آجری با چوب پوشانده شده است تا اگر ورزشكاران هنگام ورزش به لب گود بخورند تنشان زخمی نشود. در بالا و دور گود غرفههایی ساخته شده كه جای نشستن تماشاچیان و گذاشتن جامه ورزشكاران و لنگ بستن تنكه پوشیدن آنان است . یكی دو غرفه از این غرفهها نیز جایگاه افزارهای ورزشی است.
سَر دم
سر دم زورخانه در یكی از غرفه های چسبیده به راهروی زورخانه درست شده است و آن صفه ای است نیم گرد كه كف اش از كف زورخانه یك متر تا یك و نیم متر بلندتر است. در جلوی «سر دم» چوب بستی است كه به آن زنگ و پوست پلنگ و زره و سپر و پر قو آویخته است. بر روی سكو زیر چوب بست اجاقی كنده شده كه در آن آتش میریزند و هرگاه اجاق نداشته باشند منقلی زیر چوب بست می گذارند و مرشد تنبك خود را با آتش اجاق یا منقل گرم می كند تا صدای آن رساتر درآید.
ورزش زورخانه ای
در ورزش زورخانه ای هم مانند برخی از ورزش ها مثل کاراته و کونگ فو، ورزشکاران براساس رتبه ای که دریافت می کنند حرکات را به نوبه خود انجام می دهند. این رتبه بندی از رتبه یک که ورزشکار یک سال سابقه دارد شروع شده تا به رتبه نهم که سابقه ورزشکار به ۴۵ سال ورزش کردن می رسد ختم می شود. رتبه نهم در ورزش های زورخانه ای دارای اهمیت فراوانی است.
در اصطلاح به این ورزشکاران که سابقه زیادی دارند و با ورود و خروج این ورزشکاران مرشد زنگی را می نوازد ورزشکاران زنگی گفته می شود که تعدادشان در کشور بسیار محدود است. جایگاه امروزی ورزش های زورخانه ای نسبت به قبل تغییر زیادی کرده است. اگرچه شاید امروز ورزش باستانی دارای رونق کمتری بوده، اما هنوز هم برای کسانی که در گودهای زورخانه پیر شده اند خاطره انگیز است. امروزه در تهران ۵۰ زورخانه برقرار است که از مهم ترین این زورخانه ها می توان به ورزشگاه شهید فهمیده که به ثبت ملی رسیده است اشاره کرد. این باشگاه در شمال پارک شهر تهران قرار دارد.
تفاوت های ورزش زورخانه ای
ورزش زورخانه ای امروزی با ورزش چند سال اخیر تفاوت بسیاری از نظر ظاهری و نوع ورزش کرده است. امروزه استفاده از لنگ در ورزش باستانی از طرف فدراسیون این ورزش ممنوع شده اما در شهرهایی مانند کرمانشاه و اراک هم هنوز مانند گذشته از لنگ استفاده می شود. امروزه مسابقه های ورزش باستانی به صورت تیمی در یکی از شهرهای ایرانی صورت می گیرد که در آن هر تیم شامل ۱۰ نفر است؛ یک نفر مرشد، ۸ ورزشکار و یک میاندار که ورزش را با پیچیدگی بسیار زیادی نسبت به ورزش ساده زورخانه انجام می دهند.
پهلوانان صاحب بازوبند پهلوانی پس از رسمی شدن مسابقات پهلوانی
۱-پهلوان مصطفی طوسی (۱۳۲۳، ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵)
اولین بازوبند پهلوانی را پهلوان مصطفی طوسی پس از سه بار برتری در مسابقه های کشتی پهلوانی و به دست آوردن عنوان پهلوانی در سال های ۱۳۲۳، ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ برای همیشه به نام خود ثبت کرد. در سال ۱۳۲۴ رقابت نهایی کشتی پهلوانی بین پهلوان طوسی و پهلوان ابوالقاسم سخدری، دو روز به طول انجامید!
۲-پهلوان ضیاءالدین میرقوامی (۱۳۲۶)
در اردیبهشت ماه سال ۱۳۲۶ و در رقابت هایی که بدون حضور مصطفی طوسی، پهلوان نامداری پایتخت و دارنده بازوبند پهلوانی برگزار شد، ضیاءالدین میرقوامی توانست عنوان پهلوانی را آن خود کند.
۳-پهلوان ابوالقاسم سخدری (۱۳۷۲)
پهلوان نامدار خراسان در سال های ۱۳۲۳ و ۱۳۲۴ در رقابتی پرشور و نزدیک، قافیه را به پهلوان طوسی باخته بود اما بالاخره ابوالقاسم سخدری توانست عنوان پهلوانی ایران در سال ۱۳۲۷ را به نام خود ثبت کند و صاحب بازوبند پهلوانی شود.
۴-عباس زندی (۱۳۲۸، ۱۳۳۲، ۱۳۳۳، ۱۳۳۴)
پهلوان عباس زندی، جوان ترین یل پایتخت است. او در سال ۱۳۲۸ و در سن ۱۸ سالگی صاحب بازوبند پهلوانی ایران شد. زندی در ۱۷ سالگی به عضویت تیم ملی کشتی آزاد ایران در آمد و در رقابت های جهانی ۱۹۵۴ به مدال طلا رسید. او در سال های ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۴ سه بار دیگر پهلوان پایتخت لقب گرفت.
۵-پهلوان احمد وفادار (۱۳۲۹، ۱۳۳۰ و ۱۳۳۱)
چوخه کار، نامدار خراسان، سه سال متوالی پهلوان کشور لقب گرفت تا برای همیشه صاحب بازوبند پهلوانی شود. پهلوان احمد وفادار سال ها در سنگین وزن یکه تاز رقابت های کشتی آزاد قهرمانی کشور و در رقابت های مختلف جهان و المپیک عضو تیم ملی کشتی آزاد ایران بود.
۶-جهان پهلوان (۱۳۳۶، ۱۳۳۷، ۱۳۳۸)
«جهان پهلوان» لقب رستم افسانه ای در شاهنامه به راستی برازنده رستم دوران، غلامرضا تختی است. تختی سه سال متوالی صاحب بازوبند پهلوانی شد تا در کنار ۷ مدال طلا و نقره ای که در المپیک ها و مسابقه های جهانی کشتی گرفت، به اسطوره ای بی بدیل در ورزش ایران تبدیل شود.
۷-یعقوبعلی شورورزی (۱۳۴۰)
یلی دیگر از خطه پهلوان پرور خراسان توانست عنوان پهلوانی ایران را به نام خود ثبت کند. پهلوان یعقوبعلی شورورزی در سال ۱۳۴۰فاتح رقابت های کشتی پهلوانی شد. این رقابت ها در سال ۱۳۳۹ برگزار نشد!
۸-منصور مهدیزاده (۱۳۴۱ و ۱۳۴۴)
در مسابقه ای که قضاوت آن را پهلوان عباس زندی بر عهده داشت، منصور مهدیزاده توانست با غلبه بر عزیز کیانی صاحب بازوبند پهلوانی در سال ۱۳۴۱ شود. دارنده دو مدال طلای کشتی آزاد جهان، در سال ۱۳۴۴ نیز برای دومین بار بر قله کشتی پهلوانی ایران ایستاد.
۹-رضا سوخته سرایی (۱۳۵۴)
پهلوان مازندرانی کشتی ایران و دارنده دو مدال نقره کشتی آزاد جهان، ۴ آبان سال ۱۳۵۴، این لقب را گرفت. رضا سوخته سرایی در فینال بر علیرضا سلیمانی فائق آمد و صاحب بازوبند پهلوانی شد.
۱۰-پهلوان باشی (۱۳۵۸، ۱۳۶۱، ۱۳۶۲، ۱۳۶۴، ۱۳۶۵ و ۱۳۶۹)
زنده یاد پهلوان علیرضا سلیمانی، با ۶ عنوان پهلوانی ایران، پرافتخارترین پهلوان این رقابت ها به حساب می آید؛ افتخاری که باعث شد سلیمانی به واسطه آن به داشتن لقب پهلوان باشی، مفتخر گردد.
۱۱-محمدحسن محبی (۱۳۶۳ و ۱۳۶۷)
عنوان پهلوانی پیش از این بیشتر به یلان پایتخت و خراسان تعلق یافته بود تا آنکه دلاوری از خطه پهلوان پرور کرمانشاه، خودنمایی کرد. محمدحسن محبی در سال های ۶۳ و ۶۷ مدعیان را کنار زد و صاحب بازوبند پهلوانی شد.
۱۲-محمدرضا توپچی (۱۳۶۶ و ۱۳۶۸)
محمدرضا توپچی بارها به دیدار نهایی رقابت های کشتی پهلوانی راه یافته و عنوان نایب پهلوانی را به دست آورده بود. توپچی بالاخره توانست در رقابت های کشتی پهلوانی سال های ۱۳۶۶ و ۱۳۶۸ با غلبه بر تمام مدعیان، پهلوان ایران لقب گیرد.
۱۳-مجید انصاری (۱۳۷۰)
رغبت نداشتن کشتی گیران نامدار و ملی پوش برای حضور در رقابت های کشتی پهلوانی هرچند باعث نشد این رقابت ها به تعطیلی کشیده شود اما از شور و هیجان آن به شکل چشمگیری کاست. در سال ۱۳۷۰ مجید انصاری توانست عنوان پهلوانی ایران را به دست آورد.
۱۴-ایوب بنی نصرت (۱۳۷۱ و ۱۳۷۲)
این بار نوبت دلاوری از آذربایجان بود تا عنوان پهلوانی ایران را از آن خود کنند. ایوب بنی نصرت عضو محجوب تیم ملی کشتی آزاد توانست دو سال متوالی، بازوبند پهلوانی را به بازور ببندد.
۱۵-محمود میران (۱۳۷۳ تا ۱۳۷۶)
آشنایی محمود میران با کشتی با چوخه و فنون لنگ باعث شد تا ملی پوش جودوی کشورمان عملکرد درخشانی در رقابت های کشتی پهلوانی داشته باشد و چهار سال متوالی، عنوان پهلوان ایران را به دست آورد.
۱۶- حمید قشنگ (۱۳۷۷، ۱۳۷۸، ۱۳۸۱)
دلاوری یکی دیگر از خراسان پهلوان پرور در رقابت های کشتی پهلوانی درخشید. حمید قشنگ در اجرای فنون لنگ استاد بود و با قامت و دست و پاهای کشیده اش، یک دردسر واقعی برای دیگر مدعیان به حساب می آمد.
۱۷-محمود محمد (۱۳۷۹)
بازوان پرتوان و دلاوری مثال زدنی محمود محمدی باعث شد تا بازوبند پهلوانی سال ۱۳۷۹ بر بازوی او بسته شود. پهلوان محمود محمدی در رقابت های کشتی جوانان جهان نیز توانسته بود به مقام قهرمانی برسد.
۱۸-امین رشید لمیر (۱۳۸۰ و ۱۳۸۷)
باز داستان پهلوانی به خراسان رسید تا این بار امین رشید لمیر که دلاوری و پهلوانی را از دایی اش، پهلوان یعقوبعلی شورورزی به یادگار گرفته بود، پهلوان ایران لقب بگیرد.
۱۹-عبدالرضا کارگر (۱۳۸۲ و ۱۳۸۳)
یک لنگ کار قهار، بار دیگر توانست افتخار پهلوانی ایران را به نام خراسان ثبت کند، عبدالرضا کارگر که در رقابت های جوانان جهان صاحب مدال طلا شده بود، در کشتی پهلوانی توانایی هایش را به نمایش گذاشت و دو سال متوالی صاحب بازوبند شد.
۲۰-شاهرخ صداقتی زاده (۱۳۸۵)
تبحر شاهرخ صداقتی زاده در کشتی های محلی باعث شد تا این کشتی گیر نه چندان مطرح وزن ۹۶ کیلوگرم اهل مازندران در رقابت های کشتی پهلوانی بدرخشد و پهلوان سال ۱۳۸۵ ایران خوانده شود.
۲۱-فردین معصومی (۱۳۸۶)
«گیله مرد» کشتی ایران بارها در کشتی گیله مردی حریفان را شکست داده بود. ملی پوش کشتی آزاد ایران در رقابت های کشتی پهلوانی سال ۱۳۸۶ همه حریفان را از پیش رو برداشت تا نام پهلوان ایران در این سال فردین معصومی ثبت شود. و در آخر هم نام های آرش مردانی و پرویز هادی وجود دارد که در این اواخر موفق به کسب بازوبند پهلوانی ایران شدند.
همچنین مطالب زیر می تواند برای شما مفید باشد:
نقش فعالیت ورزشی در ترشح هورمون رشد
جایگاه رزم در ورزش
کسانی بر این گمان هسنند که مردان زورخانه در دوران باستان، آیین رزم هم میآموختند و میگویند ابزار و ورزش باستانی شباهت شگرفی به جنگافزار روزگاران قدیم داشتهاست. با گرز و میل چوبی زورخانه، سپر و تخته بسیار سنگین مشهور به سنگ و کمان و کباده زورخانه که با آن عضله میپرورانند. در هر حال فنون رزم و ورزش، دیر زمانی است که هر یک به راه خود رفتهاند حتی چرخ زدن هم آیین رزم خودش را دارد بهطوریکه جوانی که بر بزرگتر خود کنده میکشد و از او خواستار است که نخست من میچرخم فلسفه آیین رزمیاش این است که میخواهد بگوید بگذار نخست من شهید بشوم؛ من خواستار جنگ در میدان هستم.
انواع مختلف پرتابها را در میل بازی ‹‹چشمه›› گویند. در میل بازی افتادن میل از دست میل باز را افت گویند.
گلریزان
یکی از رسمهای شیرین و معروف زورخانه گلریزان است که در جشنها و اعیاد و میلادهای چهارده معصوم و در برخی موارد برای قدردانی از زحمات پیشکسوتان گرفته میشود و در آخر دو جوان دو طرف لنگی را گرفته و دور میخورند و مردم پول در آن لنگ میاندازند.
جایگاه امروزی
اگر چه شاید امروز ورزش باستانی دارای رونق کمتری باشد اما هنوز هم برای کسانی که در گودهای زورخانه پیر شدهاند خاطرهانگیز است. امروزه در تهران ۵۰ زورخانه برقرار است؛ از مهمترین زورخانههای پایتخت ایران ورزشگاه شهید فهمیده میباشد که میزبان مسابقههای کشوری فدراسیون پهلوانی و زورخانهای ایران است و به ثبت ملی درآمدهاست. این باشگاه در شمال پارک شهر، خیابان شهید فیاضبخش تهران قرار دارد.
ورزش زورخانهای امروزی با ورزش چند سال اخیر تفاوت بسیاری از نظر ظاهری و نوع ورزش کردهاست.
بهطور مثال استفاده از لنگ در ورزش باستانی از سوی فدراسیون این ورزش ممنوع شدهاست. اما در شهرهایی مانند کرمانشاه و اراک (در زورخانه متقین) هنوز از لنگ استفاده میشود.
امروزه مسابقات ورزش باستانی به صورت تیمی در یکی از شهرهای ایران صورت میگیرد که در آن هر تیم شامل ده نفر میباشد(۱مرشد-۸ورزشکار-۱میاندار) که ورزش را با پیچیدگی بسیار زیادی نسبت به ورزش سادهٔ زورخانه انجام میدهند.