با وجود اين که درد چشم غالبا همراه با قرمزي يا التهاب ملتحمه است، درد در چشمي که فاقد اين علائم است نيز ممکن است رخ دهد. درد در چشم آرام ميتواند اولين نشانه يک بيماري تهديدکننده بينايي، بيماري خوشخيم چشمي يا بيماري غيرچشمي باشد. گلوکوم حاد زاويه بسته، يک بيماري اورژانسي تهديدکننده بينايي است که نيازمند درمان و ارجاع فوري به چشم پزشک است…
با وجود اين که اغلب بيماريهاي غيرچشمي که ايجاد درد در چشم ميکنند نيازمند درمان فوري نيستند، آرتريت سلول ژانت (تمپورال) به درمان فوري با کورتيکواستروئيد نياز دارد. ساير بيماريهاي عروقي از قبيل بيماري شريان کاروتيد، ترومبوز سينوس کاورنوس و حمله ايسکميک گذرا(TIA) يا سکته مغزي به ندرت منجر به ايجاد درد چشم ميشوند ولي بايد آنها را نيز مد نظر داشت. درد ممکن است از سينوسها يا بيماريهاي عصبي نظير نورالژي تريژمينال، ميگرن و سردردهاي خوشهاي و افزايش فشار داخل جمجمهاي نيز ناشي شود. تشخيصهاي افتراقي درد چشم در يک چشم آرام، گسترده است و نگرش نظاممند و همهجانبه به آن را ضروري ميسازد.
درد در چشم فاقد قرمزي يا التهاب ملتحمه (چشم آرام) ناشايع است ولي ميتواند تظاهري از يک بيماري جدي باشد. هنگام تعيين اتيولوژي، پنج ناحيه آناتوميک را بايد مدنظر داشت: چشم، حدقه (اربيتال)، کرانيوم، اعصاب و عروق. گام اول تعيين اين مساله است که آيا درد حقيقتا از چشم منشا ميگيرد و به دليل بيماري تهديدکننده بينايي رخ داده است.
ارزيابي
يافتههاي شرح حال و معاينه ممکن است نشانگر يک اتيولوژي عمومي يا يک بيماري اختصاصي باشد (جدول ۱). اگر شرح حال به نفع يک بيماري سيستميک يا عصبي باشد و معاينه هيچ نوع ضعفي را در بينايي نشان ندهد، احتمال وجود ضايعه تهديدکننده بينايي، کمتر است. سابقه درد مشابهي که خودبخود بهبود يافته است ميتواند علل عصبي نظير نورالژي تريژمينال، ميگرن و سردردهاي خوشهاي و حمله ايسکميک گذرا(TIA) را مطرح سازد. با لمس حدقههاي چشم و اندازهگيري فشار داخل چشمي ميتوان گلوکوم حاد زاويه بسته را رد کرد. سپس بايد لمس شريانهاي تمپورال را انجام داد زيرا آرتريت تمپورال، يک علت نسبتا شايع درد تهديدکننده بينايي در چشم است. در شکل ۱، الگوريتميبراي ارزيابي و درمان درد در چشم آرام ارايه شده است.
بيماريهاي چشمي
گلوکوم حاد زاويه بسته
گلوکوم زاويه بسته، يکي از شايعترين علل درد حاد تهديدکننده بينايي در يک چشم آرام است. بروز سالانه گلوکوم زاويه بسته بين ۳۰-۱ مورد در هر ۱۰۰۰ نفر بر اساس سن و نژاد متغير است.افراد مبتلا به گلوکوم زاويه بسته به صورت کلاسيک با سردرد يا درد چشم، تغييرات بينايي و تهوع و استفراغ مراجعه ميکنند. با وجود اين که معمولا چشم ملتهب است ولي ممکن است التهابي هم ديده نشود. در افرادي که اتاق قدامي کم عمقي دارند، افزايش ناگهاني در فشار چشم به واسطه هر عامل گشادکننده مردمک نظير آنتيکولينرژيکها، تحريک آدرنرژيک يا نور اندک، تسريع ميشود.
با وجود اينکه شناسايي گلوکوم زاويه بسته کلاسيک، ساده است متغير بودن تظاهرات آن و احتمال عدم وجود يا حداقل بودن تغييرات بينايي ميتواند تشخيص را دشوار سازد. بيماران غالبا وجود سوراخي را در ديد خود توصيف ميکنند و التهاب جزئي ملتحمه يا ادم قرنيه نيز نکاتي هستند که ممکن است در معاينه مورد توجه قرار گيرند. مردمک مبتلا ممکن است بدون واکنش و مختصري ديلاته باشد. ارجاع به يک چشمپزشک براي ارزيابي قطعي و درمان لازم است.
بيماريهاي قرنيه
شايعترين علل قرنيهاي درد چشم شامل عفونتها، خراشيدگيها و اجسام خارجي هستند. اين بيماريها به صورت تيپيک با قرمزي و التهاب ملتحمه همراهند. با اين وجود بيماراني که اجسام خارجي يا خراشيدگيهاي کوچک دارند ممکن است در ابتدا با درد چشم و التهاب ملتحمه مختصر مراجعه نمايند. کراتيت (التهاب قرنيه) ميتواند به دليل عصبگيري غني قرنيه، منجر به درد شديد شود.
عفونتهاي ويروسي (مانند ويروس هرپس سيمپلکس)، عفونتهاي باکتريايي، مواجهه با نور ماوراي بنفش يا مواد شيميايي و وضعيتهاي التهابي، همگي ميتوانند منجر به کراتيت شوند. درمان خراشيدگيهاي قرنيه به صورت تيپيک شامل ضددردهاي خوراکي و آنتيبيوتيکهاي موضعي است و بايد از پوشاندن روي قرنيه خودداري شود. در صورت شک به کراتيت، ارجاع فوري به چشم پزشک ضرورت دارد.
تومورهاي داخل چشمي
تومورهاي اوليه داخل چشمي(ملانوم کوروئيدي(۱)) و تومورهاي متاستاتيک به ندرت باعث ايجاد درد در چشم ميشوند. با اين وجود، گسترش حدقهاي (اربيتال) تومور ميتواند عصب تريژمينال را درگير کند و منجر به درد شود. تومورهاي داخل چشميممکن است واکنشهاي التهابي يا افزايش فشار داخل چشمي ايجاد کنند که هر دو مورد، توليد درد ميکند. شايع ترين سرطانهاي اوليه که متاستاز داخل چشمي ايجاد ميکنند، سرطانهاي پستان، ريه و معدي-روده اي هستند.
نوروپاتي اپتيک
نوروپاتي اپتيک به صورت تيپيک به صورت کاهش حدت بينايي به ويژه ديد رنگ و درد چشم به خصوص با حرکت چشم، تظاهر مييابد. در بيماران جوانتر از ۴۰ سال، بيماريهاي ميلينزدا (نظير اسکلروز مولتيپل) شايعترين علل نوريت اپتيک هستند و ارجاع فوري به نورولوژيست و چشم پزشک، ضروري است.
.به دليل اينکه احتمال آرتريت سلول ژانت (تمپورال) در بيماران مسنتري که با نوريت اپتيک مراجعه ميکنند، بيشتر است، بايد سرعت رسوب گويچههاي سرخ يا سطح پروتئين واکنشي C اندازهگيري شود. در صورت شک باليني به نوروپاتي اپتيک، درمان فوري با کورتيکواستروئيد و ارجاع در حين انتظار براي نتايج آزمونها انديکاسيون دارد.
خشکي چشم
خشکي چشم ميتواند منجر به درد چشم، احساس جسم خارجي در چشم، اشک ريزش، نورهراسي و گاهي قرمزي شود. علل آن شامل استفاده از عدسي تماسي، داروها ( نظير آنتيهيستامينها، کلونيدين، بتابلوکرها، ضدافسردگيهاي سهحلقهاي، ايزوترتينوئين [آکوتان سابق]، مهارکنندههاي آنزيم مبدل آنژيوتانسين، مخدرها، اسکوپولامين)، بيماريهاي سيستميک (مثل کراتوکنژنکتيويت سيکا، سندرم شوگرن، آرتريت روماتوئيد)، تروما و عوامل محيطي ( مثل تهويه مطبوع) هستند.
علل حدقهاي (اربيتال)
التهاب، عفونت و تهاجم تومور به حدقه چشم (اربيت) ميتوانند منجر به درد چشم شوند. يافتههايي که به نفع علل حدقهاي ( اربيتال) درد چشم هستند شامل نوروپاتي اپتيک، محدوديت يا درد با حرکات چشم، دوبيني، پروپتوز، انوفتالموس، نابينايي يا درد صورت بر اثر خيره شدن و پارستزي هستند. ضايعات عروقي اربيتال ممکن است با حرکاتي نظير سرفه، کشش يا خم شدن، علائمي را به صورت متناوب توليد کنند. در صورت شک به يک ضايعه حدقهاي (اربيتال)، تصويربرداري با سونوگرافي، توموگرافي کامپيوتري (CT) يا تصويربرداري با تشديد مغناطيسي (MRI) و ارجاع به يک چشم پزشک توصيه ميشود.
بيماريهاي مغزي
ترومبوز سينوس کاورنوس با عفونت گسترش يابنده ايجاد ميشود و ميتواند از طريق تحريک عصب سوم مغزي، ساير اعصاب حرکتي چشمي يا گاهي شاخه افتالميک عصب تريژمينال، منجر به ايجاد درد چشم شود. در صورت آغاز سريع تورم يک طرفه اطراف حدقه چشم، نورهراسي، کيموز، پروپتوز، سردرد يا فلج عصب مغزي بايد به ترومبوز سينوس کاورنوس شک کرد. اين وضعيت بهطور معمول در مدت ۴۸ ساعت به چشم مقابل نيز انتشار مييابد.
سندرم تولوسا-هانت(۲)، يک بيماري ايديوپاتيک التهابي گرانولومايي سينوس کاورنوس است که منجر به درد چشم و صورت ميشود. کليد تشخيص، رفع علايم ظرف ۷۲ ساعت از آغاز درمان با کورتيکواستروئيد است.
سينوزيت پارانازال نيز ميتواند در يک چشم آرام، ايجاد درد نمايد. به طور کلاسيک، درد بيماري سينوس فرونتال به صورت منتشر در پيشاني، درد سينوس ماگزيلاري به گونه و حدقه تحتاني و درد سينوزيت اتموئيد و اسفنوئيد به حدقه چشم يا ورتکس استخوان جمجمه گسترش مييابد. سينوزيت اسفنوئيد بايد فورا به يک متخصص گوش و حلق و بيني يا جراح مغز و اعصاب ارجاع داده شود زيرا ميتواند با بيماري خطرناک عصبي همراهي داشته باشد.
بيماريهاي عصبي
سردرد خوشه اي
بيشترين ميزان شيوع سردردهاي خوشهاي در مردان جوان است و منجر به درد يک طرفه شديدي در چشم ميشود. درد به طور تيپيک، ۴۵-۱۵ دقيقه طول ميکشد ولي ممکن است تا سه ساعت نيز پايدار بماند. درد، ناتوانکننده است و محل آن معمولا در چشم يا درست پشت چشم است. سردردها به صورت خوشهاي با حملات متعدد در طول روز، رخ ميدهند.
بيماران مبتلا به سردرد خوشهاي ممکن است تظاهرات سندرم هورنر (پتوز، ميوز، آنيزوکوريا)، آبريزش از بيني، احتقان بيني و عرقريزش از صورت را نيز نشان دهند. بيماري در افرادي که دخانيات و الکل مصرف ميکنند، شايعتر است و ممکن است با مصرف نيتراتها تحريک شود. به نظر ميرسد موثرترين درمانها شامل تزريق سوماتريپتان، تريپتانهاي داخلبيني و تريپتانهاي خوراکي با دوز بالا باشد. درمان با اکسيژن پرجريان نيز متداول است ولي شواهد اندکي از آن حمايت ميکند.
سردرد ميگرني
سردردهاي ميگرني ندرتا همراه با درد منفرد چشم هستند؛ هر چند که درد ميگرن ميتواند به چشم نيز انتشار يابد. بيماران دچار ميگرن ممکن است ساير علايم چشمينظير اسکوتوم، نورهراسي، تاري ديد، کاهش بينايي، پتوز، اشک ريزش و دوبيني داشته باشند. ميگرنهاي چشمي و ميگرنهاي همراه با درد اطراف چشم بايد همانند ميگرنهاي معمول درمان شوند.
نورالژي تريژمينالنورالژي تريژمينال به صورت تيپيک، درد صورتي اپيزوديک، شديد و يک طرفه توليد ميکند که با گزگز و بيحسي همراه است. به دليل اينکه انشعاب افتالميک عصب تريژمينال، حس چشم را تامين ميکند، اين وضعيت ممکن است منجر به درد چشم شود. درد ميتواند راجعه بوده، با گذشت زمان بدتر شود.
افزايش فشار داخل مغزي
هر وضعيتي از قبيل آنوريسم مغزي، تومورهاي مغزي، ساير ضايعات، ترومبوز سينوس وريدي و سودوتومور سربري که منجر به افزايش فشار داخل مغزي شود، منجر به درد چشم و سردرد نيز ميشود. درد چشم ناشي از افزايش فشار داخل مغزي معمولا با انجام مانور والسالوا تشديد ميشود.
وضعيتهاي عروقي
درد چشم به ندرت، علامت تظاهرکننده خونريزي سابدورال، اپيدورال، ساب آراکنوئيد يا داخل مغزي است و توسط گيرندههاي درد موجود در شريانهايي ايجاد ميشود که توسط شاخه افتالميک عصب تريژمينال، عصبدهي ميشوند. در بيماراني که دچار سکته شريان مغزي داخلي يا مياني شدهاند، حدود ۲۵ دچار درد حدقه چشم يا پيشاني در سمت انفارکتوس هستند.
هر گونه بيماري شريان کاروتيد (نظير التهاب، آمبولي، ترومبوز، شکافت) ميتواند منجر به علايم تکچشمي شود و خبر از سکته مغزي قريبالوقوع دهد هر چند که درد چشمي منفرد، تنها علامت آن نخواهد بود. سندرم هورنر نيز در سمت آسيب شرياني ممکن است رخ دهد.
آرتريت سلول ژانت به صورت معمول با تندرنس روي شقيقه در بيماران بالاي ۵۰ سال تظاهر مييابد و غالبا با لنگش آرواره (jaw claudication) و دوبيني همراه است.
ممکن است بيماران در نتيجه ايسکمي اربيتال، دچار درد چشمي و کاهش بينايي يا تاري ديد شوند. افزايش سرعت رسوب گويچههاي سرخ (بيشتر از mm/hr 50) يا سطح پروتئين C واکنشي، احتمال آرتريت سلول ژانت را افزايش ميدهد. درمان اورژانسي پيش از تائيد تشخيص شامل استروئيد با دوز بالا نظير پردنيزون با شروع ۸۰-۴۰ ميليگرم در روز است. در صورتي که اين وضعيت درمان نشود، احتمال کاهش بينايي ناشي از درگيري شريان افتالميک وجود دارد.
بیشتر بدانیم:
آیا آب مروارید با قطره ی چشم قابل درمان است